این روزها هم زمان با شروع سال تحصیلی جدید، کلیپی مربوط به یکی از مدارس کرمان در فضای مجازی دست به دست میشود که واقعا تعجب انگیز و تأسف آور است؛ موسیقی عجیب وغریب با متن ۱۸+ و رقص دانش آموزان در فضای مدرسه و.... البته در سالیان قبل هم شاهد نشر چنین کلیپهایی بوده ایم. صرف نظر از لزوم ورود جدی و برخورد قاطع آموزش وپرورش با عاملان این قضایا، اجازه بدهید از منظری دیگر هم به این موضوع نگاهی گذرا بیندازیم.
یکی از وزارتخانههای آموزش وپرورش موفق در جهان، مربوط به کشور ژاپن است. کشور ژاپن منابع طبیعی ندارد و اقتصادش مبتنی بر سرمایه انسانی، فناوری پیشرفته، تولید کالا و خدمات کیفی است. بنابراین، انسان و تربیت آن نیز مهم تلقی میشود و در نتیجه، معلم، مدرسه، آموزش، برنامه درسی و هرچه با پرورش و «قیمتی ساختن انسان» ارتباط دارد، برای آنها مهم تلقی میشود. مطلوبترین و رشک برانگیزترین جنبه زندگی معلم ژاپنی این است که او زندگی نسبتا مرفهی دارد و حقوق بسیار زیادی میگیرد. آموزش معلمان بسیار مهم است تا آنجا که یک معلم تازه کار باید کاملا با یک معلم باسابقه هماهنگ شود. به همین دلیل، تجربه کودکان هم سطح در کلاسهای مختلف به نحو قابل ملاحظهای یکسان است (جستاری به آموزش وپرورش ایران و ژاپن، دکتر ابوالفضل بختیاری،۱۳۹۱).
در کنار توجه زیاد به جایگاه معلم چه از لحاظ ساختاری و سازمان دهی، سطح علمی، اقتصادی و رفاهی، نگاه ویژهای به مقوله فرهنگی معلم هم صورت میگیرد. بی شک این نگاه دقیق برگرفته از لزوم حفظ و حراست از کیان فرهنگی کشور ژاپن است. چشم بادامیها دریافته اند که مهمترین سازمان برای حفظ زیست بوم فرهنگی شان، آموزش وپرورش و مهمترین مؤلفه زمینه ساز برای کارکرد صحیح آن، ثبات و آرامش در همه سطوح است.
حال بیایید نگاه پیر فرزانه انقلاب به آموزش وپرورش را بررسی کنیم: «آموزش وپرورش مهمترین کار یک کشور است. اگر کشوری بخواهد به عزت مادی، به سعادت معنوی، به سیطره سیاسی، به پیشروی علمی، به آبادانی زندگی دنیا، به هر آرزویی، بخواهد دست پیدا کند، باید به آموزش وپرورش به عنوان یک کار بنیادی، مقدماتى لازم بپردازد.»
در کنار همه توفیقات انکارناپذیر و موفقیت آمیز آموزش وپرورش، اجازه بدهید یک سوزن به خودمان بزنیم؛ عزل و نصبهای اتوبوسی، بی معلم ماندن بعضی کلاسها دست کم در روزهای نخست سال، تغییر معلم بین سال تحصیلی، به کارگیری نیروهایی با تحصیلات نامرتبط و به طورکلی به کارگیری نیروهایی که آموزشهای مرتبط در دانشگاه تربیت معلم و دبیری را ندیده اند، کمبود هزاران معلم و دبیر به ویژه دبیر پرورشی، اختصاص بودجه ناکافی و درنهایت نوع نگاه به فرهنگ در این دستگاه، بخشی از مشکلات آموزش وپرورش ماست که میتواند باعث تولید ناهنجاریهای فرهنگی در دانش آموزان شود.
صدالبته کم توجهی به فرهنگ به ویژه در دستگاهی مثل آموزش وپرورش به عنوان دستگاهی زاینده و پویا و نه دستگاهی مصرفی، متأثر از نوع نگاه ملی در سطوح کلان است. اگر قرار بود روزی تعداد وزارتخانههای کشورمان را به سه وزارتخانه کاهش دهیم، باز هم وزارت انسان سازی (آموزش وپرورش + آموزش عالی و فرهنگ) یکی از این سه وزارتخانهها بود.
ما حاضریم هزاران میلیارد تومان بودجه مالی و خون مطهر چندده شهید را صرف جمع کردن اغتشاشات و بلواهای خیابانی، ناهنجاریها و کج رفتاریهای اجتماعی بکنیم، اما حاضر نیستیم با صرف مبالغی بسیار کمتر، به عنوان مثال با استخدام نیروهای زبده فرهنگی، همراه با آموزشهای نوین و به روز و مرتبط، از ایجاد بستر چنین بحرانهایی جلوگیری کنیم.
در بیشتر رشتهها و تخصصها میتوان با صرف پول و... متخصصان مختلف را از سراسر جهان به کار گرفت؛ اما آیا میتوان استاد و معلم متخصص فرهنگ ایرانی از سایر کشورها استخدام کرد؟
وزارت انسان سازی را دریابیم!